جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه وصول: (تعداد کل: 1)
وصول
[وُ] (ع مص) وصله. صله. رسیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (تاج المصادر) (ناظم الاطباء) :
گفتم عنان مرکب تازی بگیرمش
لیکن وصول نیست به گرد سمند او.سعدی.
اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
رسد به دولت وصل تو کار من به اصول.
حافظ.
-وصول شدن؛ رسیدن. به دست آمدن. حاصل شدن. (ناظم الاطباء).
|| رسیدن به...
گفتم عنان مرکب تازی بگیرمش
لیکن وصول نیست به گرد سمند او.سعدی.
اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول
رسد به دولت وصل تو کار من به اصول.
حافظ.
-وصول شدن؛ رسیدن. به دست آمدن. حاصل شدن. (ناظم الاطباء).
|| رسیدن به...