جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه هیف: (تعداد کل: 3)
هیف
[هَ] (ع اِمص) سختی تشنگی. (منتهی الارب). || (مص) سخت تشنه شدن. || گریزپا شدن بنده. || لاغرشکم و باریک میان گردیدن. (اقرب الموارد). || (اِ) باد گرم که از جانب یمن وزد و آن نکبا است میان جنوب و دبور و نباتات و آب را خشک گرداند و حیوانات...
هیف
(ع ص، اِ) جِ اَهیَف. مردان لاغرشکم و میان باریک. (اقرب الموارد). رجوع به اهیف شود.
هیف
[هَ یَ] (ع مص) لاغرشکم و باریک میان گردیدن. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || گریختن عبد. (منتهی الارب).