جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه هود: (تعداد کل: 7)
هود
(اِ) رکو و لتهء سوخته را گویند که بر بالای سنگ آتش زنه نهند و چخماق بر آن زنند تا آتش در آن افتد. || جامه ای را نیز گفته اند که نزدیک به سوختن رسیده و زرد شده باشد. (برهان).
هود
(ع اِ) جهودان. (منتهی الارب). یهود، و گفته اند جِ هائد است و سپس یهود را بدان خوانده اند و بر این پایه لفظ عربی است. اما نیز گفته اند که مانند الفاظی چون نوح و لوط از زبانهای دیگر به عربی وارد شده است و بعید نیست که در...
هود
[هَ وَ] (ع اِ) جِ هَوَدَه. (منتهی الارب). رجوع به هوده شود.
هود
[هَ] (ع مص) توبه کردن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || پشیمان شدن. (منتهی الارب). || به حق بازگشتن. || جهود شدن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
هود
(اِخ) نام سورهء یازدهم از کلام الله مجید که شامل 123 آیه است.
هود
(اِخ) دهی است از دهستان بیدشهر شهرستان لار. دارای 489 تن سکنه، آب آن از چاه و محصول عمده اش غله و صیفی و کار دستی مردم آنجا گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج7).