[یُ] (ترکیب عطفی، اِ صوت مرکب) های هوی. هایاهوی. شور و غوغای اهل طرب :
خوشا هایی ز حق وز بنده هویی
میان بنده و حق های و هویی.عطار.
|| غوغا. فریاد. ندبه و زاری. (برهان) :
سپه داغ دل شاه با های و هوی
سوی باغ ایرج نهادند روی.
فردوسی.
بکندند موی و شخودند روی
از ایران...