جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نقاد: (تعداد کل: 4)
نقاد
[نَقْ قا] (ع ص) سره کنندهء درم ها (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) بسیار سره کننده درم و دینار را (غیاث اللغات) سره کنندهء درم و دینار (آنندراج) آنکه پول ها را سره می کند و خوب و بد آنها را از هم جدا می کند (ناظم الاطباء) سره گر صراف...
نقاد
[نُقْ قا] (ع ص، اِ) جِ ناقد رجوع به ناقِد شود.
نقاد
[نِ] (ع اِ) جِ نقد رجوع به نَقَد شود.