جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه نرمی: (تعداد کل: 2)
نرمی
[نَ] (حامص) ملاست (ناظم الاطباء) مقابل زبری (یادداشت مؤلف) : مبین نرمی پشت شمشیر تیز گذارش نگر گاه خشم و ستیزاسدی پنجم ز ره دست بساوش که بدانی نرمی و درشتی چو ز خر خار گران را ناصرخسرو || نعومت رخاصت (یادداشت مؤلف) : تن خنگ بید ارچه باشد سپید...
نرمی
[نَ] (اِخ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومهء شهرستان نیشابور، در 14 هزارگزی جنوب شرقی نیشابور، در جلگهء معتدل هوائی واقع است و 103 تن سکنه دارد آبش از قنات، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت است (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج (9.