جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ندا: (تعداد کل: 2)
ندا
[نِ] (از ع، اِ) بانگ فریاد (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) آواز (آنندراج)( 1) اعلان (ناظم الاطباء) نداء : می شنیدی ندای حق و جواب بازدادی چنانکه داد کلیمناصرخسرو به گوش هوش من آید ندای اهل بهشت نصیب نفس من آید نوید ملک بقاخاقانی این جهان کوه است و فعل ما...
ندا
[نَ] (ع اِ) تری نم (غیاث اللغات) رجوع به ندی شود || پیه شحم (از بحر الجواهر) رجوع به ندی شود.