[گَهْ] (ق مرکب) ناگهان ناگهانه ناگهانی ناگاه (آنندراج) ناگاه بی خبر دفعهً فوراً بیکبار غافل (از ناظم الاطباء) غفلهً بی مقدمه : شب زمستان بود کپّی سرد یافت کرمک شب تاب ناگه می بتافت( 1)رودکی اگر با من دگر کاوی خوری ناگه به سر بر تیغ بر پهلوی شنگینه فرالاوی...