[گُ زِ] (ص مرکب، ق مرکب) مخفف ناگزیر است که ناچار و لاعلاج باشد (برهان قاطع) ضروری ناگزیر (غیاث اللغات) (آنندراج) ناچار (ناظم الاطباء) ناگزران ناچار لابد (انجمن آرا) : ناگزیر زمانه باد بقات تا ز چار و نه و سه ناگزر استانوری از تو نگریزد که تو در قالب...