[جِ] (ص مرکب) چیزی که واجب نباشد (آنندراج) که لازم نبود (ناظم الاطباء) مستحب که عمل بدان واجب نیست : تقصیر نکرد خواجه در ناواجب من در واجب چگونه تقصیر کنمرودکی || ناروا : و ظلم و مُصادرَها و ناواجبات می کرد و همهء حشم را مستشعر و نفور می...
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.