جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه ناسالمی: (تعداد کل: 1)
ناسالمی
[لِ] (حامص مرکب) بیماری مرض ناسلامتی سالم نبودن سرحال نبودن || ناسازگاری ناسازواری عدم اعتدال || آلودگی زیان بخشی: ناسالمی هوا، ناسالمی آب.