جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه میم: (تعداد کل: 8)
میم
(فرانسوی، اِ)(1) نوعی کمدی که در آن هنرپیشه بوسیلهء حرکات اعمال و احساسات را بیان کند بدون آنکه سخنی بگوید.
(1) - Mime.
(1) - Mime.
میم
(اِ) نام حرف بیست وهشتم از الفبای فارسی و بیست وچهارم از الفبای عربی. رجوع به «م» شود.
- اصحاب المیم؛ آنهائی که مطالب و اسرار و گنجینه های مخفی را جستجو میکنند زیرا نخستین حرف این کلمه «م» است. (دزی ج2 ص630).
- چو میم؛ مخفف چون میم. مانند میم. سخت...
- اصحاب المیم؛ آنهائی که مطالب و اسرار و گنجینه های مخفی را جستجو میکنند زیرا نخستین حرف این کلمه «م» است. (دزی ج2 ص630).
- چو میم؛ مخفف چون میم. مانند میم. سخت...
میم
(ع اِ) نبیذ. (مهذب الاسماء). شراب ناب. (آنندراج) (برهان). شراب صاف و خالص و شراب ناب. (ناظم الاطباء).
میم
[مَ / مِ] (اِ) درخت انگور. مو. تاک. رز. (از فرهنگ نظام). || شراب. می.
میم
(اِخ) دهی از دهستان نیم بلوک بخش قائن شهرستان بیرجند، واقع در 50 هزارگزی شمال باختری قائن سر راه شوسهء قائن به گناباد. در جلگهء گرم سیر با 272 تن سکنه آبش از قنات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج9).
میم
[مَ یَ] (اِ) نام نوائی است از موسیقی. (ناظم الاطباء). نام مقامی است. (شعوری).
میم
[مِ یَ] (اِخ) دهی جزء دهستان قهستان بخش کهک شهرستان قم، واقع در 8 هزارگزی جنوب شرقی کهک. کوهستانی و سردسیر. تعداد سکنه 600 تن. آبش از قنات و محصولش غلات و پنبه و میوه جات است. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است. یک منارهء سنگی در اراضی مزرعهء...
میم
[مَ یَ] (اِخ) در شاهنامه نام مکانی است به مشرق ایران :
چو برخاست آواز کوس از میم
همان گرد چون آبنوس از جرم.فردوسی.
چو برخاست آواز کوس از میم
همان گرد چون آبنوس از جرم.فردوسی.