جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه موفقی: (تعداد کل: 2)
موفقی
[مُ وَفْ فَ] (ص نسبی) منسوب است به الموفق ابی احمدبن المتوکل ولیعهد المعتمد علی الله. (از لباب الانساب). || (اِخ) نهر بزرگی است و قسمت عمده اش در چمنزارها واقع شده و آن منسوب است به موفق ابواحمدبن متوکل پدر معتضد خلیفهء عباسی. (از معجم البلدان).
موفقی
[مُ وَفْ فَ] (اِخ) محمد بن محمد موفقی. کاتب نزیل مصر. محدثی بود سخت بخشنده و نیکوکار و از پدرش ابوالحسین عبدالکریم بن احمدبن ابوجدار الصواف روایت دارد و ابومحمد عبدالعزیز نخشبی از او روایت کرده است. (از لباب الانساب).