جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مهمان سرا: (تعداد کل: 1)
مهمان سرا
[مِ سَ] (اِ مرکب) مهمانخانه. سرای خاص مهمانان. میهمان سرا. میهمان سرای. ثوی :
دیده ام خلوت سرای دوست در مهمان سراش
تن طفیل و شاهد دل میهمان آورده ام.
خاقانی.
ز درویش خالی نبودی درش
مسافر به مهمانسرا اندرش.
سعدی (بوستان).
|| فندق. هتل. مهمانخانه. فنتق. || رباط. جایی که پیوسته به فقیران و مسکینان طعام...
دیده ام خلوت سرای دوست در مهمان سراش
تن طفیل و شاهد دل میهمان آورده ام.
خاقانی.
ز درویش خالی نبودی درش
مسافر به مهمانسرا اندرش.
سعدی (بوستان).
|| فندق. هتل. مهمانخانه. فنتق. || رباط. جایی که پیوسته به فقیران و مسکینان طعام...