جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مهاباد: (تعداد کل: 6)
مهاباد
[مَ] (اِخ) یکی از شهرستانهای آذربایجان باختری، که از طرف شمال به دریاچهء ارومیه و بخش نقده و از طرف جنوب به بخش بانه از شهرستان سقز و از طرف خاور به شهرستان میاندوآب و از طرف باختر به مرز عراق محدود می باشد. آب و هوای شهرستان مهاباد او...
مهاباد
[مَ] (اِخ) (بخش حومه) نام یکی از بخشهای سه گانهء شهرستان مهاباد است که از 443 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل گردیده و جمعیت آن با شهر مهاباد در موقع تألیف فرهنگ جغرافیایی ایران 96660 تن بوده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج4). و رجوع به مهاباد (شهرستان) و مهاباد...
مهاباد
[مَ] (اِخ) شهر مهاباد مرکز شهرستانی به همین نام در 131کیلومتری شهر ارومیه و 1016کیلومتری شمال باختری تهران از راه سنندج واقع گردیده و فاصلهء آن تا تهران از راه میاندوآب-تبریز 827 کیلومتر است. طول جغرافیایی آن 45 درجه و 43 دقیقه و 30 ثانیه و عرض جغرافیایی آن 36...
مهاباد
[مَ] (اِخ) نام چند محل از توابع قم است از جمله محلی از رستاق لنجرود. (تاریخ قم ص136). و محلی از طسوج سراجه. (تاریخ قم ص121).
مهاباد
[مَ] (اِخ) دهی است از بخش فیروزکوه شهرستان دماوند با 330 تن سکنه. محصول آن غلات، بنشن، سیب زمینی و انواع میوه هاست. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج1).
مهاباد
[مَ] (اِخ) قصبه ای است از دهستان گرمسیر شهرستان اردستان، دارای 3512 تن سکنه. محصول آن غلات، پنبه، انار، پشم و روغن است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج10).