جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه منزل: (تعداد کل: 6)
منزل
[مَ زِ / زَ] (ع مص) نزول. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به نزول شود.
منزل
[مُ زَ] (ع ص) فروفرستاده. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). فروفرستاده شده. (غیاث) (آنندراج). نازل کرده شده. فرودآمده. (یادداشت مرحوم دهخدا) :
عالی دو آیت است علا و بها به هم
در شأن دین و دولت تو هر دو منزل است.
امیر معزی (دیوان چ اقبال ص102).
پنداشتی که آیت... در شأن آن منزل بود....
عالی دو آیت است علا و بها به هم
در شأن دین و دولت تو هر دو منزل است.
امیر معزی (دیوان چ اقبال ص102).
پنداشتی که آیت... در شأن آن منزل بود....
منزل
[مُ زِ] (ع ص) آنکه فرومی فرستد و آنکه سبب می شود فروفرستادن را. (ناظم الاطباء). فروفرستنده. نازل کننده. ج، منزلون و منزلین : انا منزلون علی اهل هذه القریه رجزاً من السماء. (قرآن 29/34). أَانتم انزلتموه من المزن ام نحن المنزلون. (قرآن 56/68).
بر دشمنان به خنجر و بر دوستان...
بر دشمنان به خنجر و بر دوستان...
منزل
[مُ نَزْ زِ] (ع ص) نعت فاعلی از تنزیل. فروفرستنده. (یادداشت مرحوم دهخدا) : قال الله انی منزلها علیکم. (قرآن 5/115). رجوع به تنزیل شود.
منزل
[مُ نَزْ زَ] (ع ص) فروفرستاده :والذین آتیناهم الکتاب یعلمون انه منزل من ربک بالحق. (قرآن 6/114).