جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مناف: (تعداد کل: 3)
مناف
[مَ] (ع اِ) (از «ن و ف») جای بالا رفتن: جبل عالی المناف؛ ای المرتقی. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
مناف
[مَ] (اِخ) نام بتی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط) نام بتی بوده است در جاهلیت. (از معجم البلدان).
مناف
[مَ] (اِخ) عبد... پدر هاشم است و عبدالشمس. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). پدر هاشم است و نسبت بدان مَنافیّ است. (از اقرب الموارد). رجوع به عبدمناف و منافی شود.