جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مناص: (تعداد کل: 2)
مناص
[مَ] (ع مص) بگریختن. (تاج المصادر بیهقی). گریختن. (ترجمان القرآن) (غیاث) (آنندراج). گریختن و دور شدن از چیزی و جدا گردیدن و در اساس گوید: گریختن و نجات یافتن. نَوص. مَنیص. (از اقرب الموارد). گریختن: قال اللهتعالی : و لات حین مناص(1)؛ ای لیس وقت تأخر و فرار. (از منتهی...
مناص
[مَ ناص ص] (ع اِ) جِ مِنَصَّه. تختهای عروسان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد). رجوع به منصه شود.