[مُ رِ] (ع ص) نزدیک. (از محیط المحیط). با هم قرین. یار و پیوسته. مرتبط و همدم. مصاحب. مأنوس. هم ساز و نزدیک. (از ناظم الاطباء). همراه :
همیشه باشد از مهر او و کینهء او
ولی مقارن سود و عدو عدیل زیان.فرخی.
اتفاق آسمانی با اتساق امانی مقارن نشده است. (منشآت خاقانی...