[مَ] (ع ص) تافته. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). هر چیز تافته شده و پیچیده شده. (ناظم الاطباء). فتیله کرده. فتیله شده. تاب داده. فتیل. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- جعد مفتول؛ زلف مفتول :
جعد مفتول جان گسل باشد
زلف مرغول غول دل باشد.
سنائی (حدیقه الحقیقه چ مدرس رضوی...