جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مفاخر: (تعداد کل: 2)
مفاخر
[مَ خِ] (ع اِ) جِ مفخره. (اقرب الموارد). جِ مفخره و مفخر. (ناظم الاطباء). مآثر. مکارم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
مفاخر ملکان زمانه از لقب است
بدوست باز همیشه مفاخر القاب.مسعودسعد.
سیرت پادشاهان این دولت طراز محاسن عالم و جمال مفاخر بنی آدم شده. (کلیله و دمنه). و آن دریای زاخر...
مفاخر ملکان زمانه از لقب است
بدوست باز همیشه مفاخر القاب.مسعودسعد.
سیرت پادشاهان این دولت طراز محاسن عالم و جمال مفاخر بنی آدم شده. (کلیله و دمنه). و آن دریای زاخر...
مفاخر
[مُ خِ] (ع ص) فخرکننده. (ناظم الاطباء).