جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه معلقی: (تعداد کل: 1)
معلقی
[مُ عَلْ لَ] (ص نسبی) مأخوذ از تازی، چرخی. (ناظم الاطباء).
- کبوتر معلقی؛ کبوتری که در هوا چرخ می زند. (ناظم الاطباء). کبوتری که در هنگام پرواز چون به ارتفاع مناسبی رسد به محور بالهای گسترده و بر مدار سر و دم خود چرخ می زند و این از محاسن...
- کبوتر معلقی؛ کبوتری که در هوا چرخ می زند. (ناظم الاطباء). کبوتری که در هنگام پرواز چون به ارتفاع مناسبی رسد به محور بالهای گسترده و بر مدار سر و دم خود چرخ می زند و این از محاسن...