جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه معطر: (تعداد کل: 2)

معطر

[مُ عَطْ طَ] (ع ص) خوشبوی ناک. (منتهی الارب) (آنندراج). خوشبوی ناک و هر چیز خوشبوی و دارای عطر خوش. (ناظم الاطباء). خوشبو. بویا. طیب الرایحه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
گل سرخ چون روی خوبان به خجلت
بنفشه چو زلفین جانان معطر.ناصرخسرو.
کرده زمین را ز رنگ روی منقش
کرده هوا را...

معطر

[مُ طِ] (ع ص) ناقه معطر؛ ناقهء درشت و خوب صورت. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). ماده شتر بسیار خوب صورت. (از اقرب الموارد).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.