[مُ عَ بِ] (ع ص) دوست آزار وقت مستی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آنکه عربده کند. عربده گر. عربده جو. ندیم آزار در مستی. بدمست. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
معربد نباشم که نیکو نباشد
که می را بود بر خرد قهرمانی.عمعق.
سر کوی ماهرویان همه روز فتنه...