جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مصقول: (تعداد کل: 2)
مصقول
[مَ] (ع ص) زدوده. (منتهی الارب). صیقل شده و جلاداده شده. (ناظم الاطباء). روشن و صاف کرده شده. (آنندراج) (غیاث). فروغ داده. (تفلیسی). افروخته. صیقل زده. صیقلی شده. روشن کرده. صیقلی. روشن. صیقلی کرده. جلاداده. زنگ زدوده. (یادداشت مؤلف) :
گفت من آئینه ام مصقول دست
ترک و هندو در من آن...
گفت من آئینه ام مصقول دست
ترک و هندو در من آن...