جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مشکوی: (تعداد کل: 2)
مشکوی
[مُ] (اِ) کوشک و آرامگاه بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص529). || خانهء پادشاه. || بتخانه. (صحاح الفرس). || نام نوایی و لحنی از موسیقی. (آنندراج). رجوع به مشکو شود.
مشکوی
[مُ] (اِ) کوشک و آرامگاه بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص529). || خانهء پادشاه. || بتخانه. (صحاح الفرس). || نام نوایی و لحنی از موسیقی. (آنندراج). رجوع به مشکو شود.