جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مشجب: (تعداد کل: 4)

مشجب

[مِ جَ] (ع اِ) دارچوب که جامه بر وی اندازند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). دارچوب که جامه بر وی اندازند و خیک آب آویزان کنند. (ناظم الاطباء). سه پایه. (دهار) :
بیرم سبز برفکنده بلند
شاخ او کرده بسدین مشجب.فرخی.

مشجب

[مُ شَجْ جَ] (ع ص) گستاخ و بی ادب در خوراک. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون).

مشجب

[مِ جَ] (ع اِ) دارچوب که جامه بر وی اندازند. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). دارچوب که جامه بر وی اندازند و خیک آب آویزان کنند. (ناظم الاطباء). سه پایه. (دهار) :
بیرم سبز برفکنده بلند
شاخ او کرده بسدین مشجب.فرخی.

مشجب

[مُ شَجْ جَ] (ع ص) گستاخ و بی ادب در خوراک. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون).
ایران من

به امید روزی که هیچ شعری از جنگ نگوید.

قافیه‌یاب برای اندروید

 

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.