جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مشتمل: (تعداد کل: 4)
مشتمل
[مُ تَ مِ] (ع ص) آن که در بر می گیرد و احاطه می کند و می گنجاند. دربرگیرنده. احاطه کننده. (ناظم الاطباء). گرداگرد فراگیرنده و بر بالای چیزی محیط شونده. (غیاث) (آنندراج). در بردارنده. حاوی. شامل : ... فرمان دهد تا بابی در این کتاب به نام من بنده...
مشتمل
[مُ تَ مَ] (ع ص) محتوی. فراگرفته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مشتمل
[مُ تَ مِ] (ع ص) آن که در بر می گیرد و احاطه می کند و می گنجاند. دربرگیرنده. احاطه کننده. (ناظم الاطباء). گرداگرد فراگیرنده و بر بالای چیزی محیط شونده. (غیاث) (آنندراج). در بردارنده. حاوی. شامل : ... فرمان دهد تا بابی در این کتاب به نام من بنده...
مشتمل
[مُ تَ مَ] (ع ص) محتوی. فراگرفته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).