جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مش: (تعداد کل: 2)
مش
[مَش ش] (ع مص) دست به چیزی در مالیدن تا پاکیزه شود و چربش آن زائل گردد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد). دست در چیزی درشت مالیدن تا چربش از آن شود. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی). چیز خشن و درشت مالیدن بر دست خود تا...