جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مستهجن: (تعداد کل: 4)
مستهجن
[مُ تَ جِ] (ع ص) قبیح و زشت شمرنده. (از اقرب الموارد). و رجوع به استهجان شود.
مستهجن
[مُ تَ جَ] (ع ص) مکروه و زشت و عیب گرفته شده. (غیاث) (آنندراج). مُستقبح. (از اقرب الموارد). و رجوع به استهجان شود. || زشت. ناپسندیده : کار ناکرده را مزد خواستن مستقبح و مستهجن یافت. (ترجمهء تاریخ یمینی ص 102). || رکیک. زننده : این لفظ اگر چه مستهجن...
مستهجن
[مُ تَ جِ] (ع ص) قبیح و زشت شمرنده. (از اقرب الموارد). و رجوع به استهجان شود.