جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مستحیله: (تعداد کل: 2)
مستحیله
[مُ تَ لَ] (ع ص) مؤنث مستحیل که نعت فاعلی است از مصدر استحاله. || کمان کژ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || زمین کشت که یک سال یا بیشتر زراعت نشده باشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). مستحاله. و رجوع به مستحاله شود.
مستحیله
[مُ تَ لَ] (ع ص) مؤنث مستحیل که نعت فاعلی است از مصدر استحاله. || کمان کژ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). || زمین کشت که یک سال یا بیشتر زراعت نشده باشد. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). مستحاله. و رجوع به مستحاله شود.