[مَ] (ع ص) ذبح کرده شده. (منتهی الارب). کشته شده به طریق ذبح. (ناظم الاطباء). قتیل. (متن اللغه). گلوبریده. نعت مفعولی است از ذبح. || حلال. (منتهی الارب). روا. (یادداشت مؤلف): کل شی ء فی البحر مذبوح؛ ای لایحتاج الی الذابح. (منتهی الارب)؛ ای حلال اکله و لایحتاج الی الذبح...