جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مدخر: (تعداد کل: 2)
مدخر
[مُدْ دَ خَ] (ع ص) (از «ذ خ ر») نهاده. برنهاده. اندوخته. ذخیره شده. الفغده. الفنجیده. بیلفغده. بیلفنجیده. (یادداشت مؤلف). نعت مفعولی است از ادخار. رجوع به ادخار شود : غنایم دنیوی که به دست نهب و تاراج اندوخته می شد با مثوبات اخروی که بر حسب میعاد... غازیان را...
مدخر
[مُدْ دَ خِ] (ع ص) (از «ذ خ ر») اندوزنده. (یادداشت مؤلف). مهیاکننده برای وقت حاجت و برگزیننده. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ادخار. رجوع به ادخار شود.