جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مداخله گر: (تعداد کل: 1)
مداخله گر
[مُ خَ / خِ لَ / لِ گَ] (ص مرکب) که در کار دیگران بی هیچ حقی و بی اجازت آنان دخالت و دست اندازی کند. دولت یا حکومتی که در امور داخلی ممالک کوچکتر و ضعیف دخالت کند.