جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مخمل: (تعداد کل: 3)

مخمل

[مُ مِ] (ع ص) گمنام و بی قدر گرداننده. || کسی که پرزه دار و خوابناک گرداند جامه را. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به مادهء بعد شود.

مخمل

[مُ مَ] (ع اِ) جامه های پرزه دار خوابناک. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). جامهء پرزدار خوابناک. (ناظم الاطباء). نوعی از قماش معروف که در ولایت بافند و بهترین آن کاشانی بلکه فرنگی بود به این قیاس پشت مخمل و روی مخمل. (آنندراج). و رجوع به مادهء بعد شود.

مخمل

[مَ مَ / مِ مَ](1) (ع اِ) نوعی از جامهء پرزدار. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). جامهء پرزه دار خوابناک. (ناظم الاطباء). پارچهء نخی یا ابریشمی که یک روی آن صاف و روی دیگر دارای پرزهای لطیف و نزدیک بهم و پرزها به یک سو خوابیده است(2). (از لاروس) :...
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.