جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه مجروح: (تعداد کل: 3)

مجروح

[مَ] (ع ص) خسته. (آنندراج). خسته. زخم دار. زخم کرده شده. افکارشده. (ناظم الاطباء). جریح. مکلوم. افگار. فگار. جراحت برداشته. زخم دیده. زخمی شده. زخمی (به اصطلاح امروز). (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : احمد گفت روی ندارد مجروح به جنگ رفتن. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص353). خوارزمشاه ایشان را...

مجروح

[مَ] (اِخ) شیخ غلام سعدبن شیخ فضل الله از شعرای هندوستان و از مردم جاجموی کانپور بود. وی شاگرد ملتمس جهان آبادی بوده است. به زبان فارسی و اردو دیوان دارد. از اوست:
به حسرت سوخت رنگ لعل تو یاقوت کانی را
پشیمان ساخت ابروی تو تیغ اصفهانی را.
و رجوع به قاموس...

مجروح

[مَ] (اِخ) عصمه اللهخان بن مولوی عبدالقادرخان از شعرای هندوستان و از مردم بنارس بود. از اوست:
ستارگان فلک راست اضطراب عظیم
گمان برم که در گوش یار می جنبد.
و رجوع به قاموس الاعلام ترکی و فرهنگ سخنوران شود.
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.