[مُ تَ وَقْ قِ] (ع ص) درنگ کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- متوقف در امری؛ مردد در آن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- متوقف شدن؛ درنگ کردن. در جائی ایستادن.
- || (در تداول بازار) ورشکسته شدن. از عهدهء پرداخت تعهدات برنیامدن.
- متوقف شدن کار یا...