[مُتْ تَ صِ] (ع ص) رسنده و پیوسته شونده بی جدا شدگی. (آنندراج). پیوسته و پیوسته شده و پیوند شدهء بی جدائی. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) : ملک او به ملک ایشان متصل بود. (مجمل التواریخ و القصص، از فرهنگ فارسی معین).
چون دو دست اندرتیمم یک...