جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مترقی: (تعداد کل: 1)
مترقی
[مُ تَ رَقْ قی] (ع ص) افزون شونده. (آنندراج) (غیاث). بالا رفته. (ناظم الاطباء). صعود کننده. بالا رونده : و بخار نطفه از اوعیهء منی به مصعد دماغ مترقی شد. (سندبادنامه ص177). همواره در مدارج علو و معارج سمو متصاعد و مترقی باد. (سندبادنامه ص216). و رجوع به ترقی شود.