جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مبشل: (تعداد کل: 1)
مبشل
[مَ شَ] (فعل نهی) منع از درآویختن و آویختن و پیچیدن و خوابیدن باشد یعنی درمیاویز و میاویز و مپیچ و مخواب. (برهان) (آنندراج). نهی از مصدر «بشلیدن» = بشولیدن. (حاشیهء برهان چ معین). کلمهء فعل یعنی میاویز و درمیاویز و مپیچ و مخواب. (ناظم الاطباء). رجوع به «مبشول» شود.