[لِ] (اِمص) عمل مالیدن. مالندگی.
- مالش رفتن دل؛ دردهای گنگ در فم معده پدید آمدن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آشوب و انقلاب درونی بر اثر اختلال معده. (فرهنگ لغات عامیانهء جمال زاده).
- || گرسنگی سخت احساس کردن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). حالتی شبیه به گرسنگی. (فرهنگ لغات عامیانهء...