جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مازل: (تعداد کل: 2)
مازل
[زِ / زُ] (اِخ) نام کوهی است در هندوستان. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص333) (از برهان) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء) :
تاقلهء مازل نشود ساحت کشمیر
تا ساحت کشمر شنود قله مازل.
رافعی (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص333).
آن خداوندی که حکمش گر به مازل برنهی
پهلوی او یک بدیگر برنشیند...
تاقلهء مازل نشود ساحت کشمیر
تا ساحت کشمر شنود قله مازل.
رافعی (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص333).
آن خداوندی که حکمش گر به مازل برنهی
پهلوی او یک بدیگر برنشیند...
مازل
[زُ] (اِخ) به گمان من از قرای نیشابور است. (از انساب سمعانی). قریه ای است از نیشابور و ابوالحسن محمد بن حسین بن معاذ نیشابوری مازلی منسوب بدانجا است. (از معجم البلدان).