جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه مابقی: (تعداد کل: 1)
مابقی
[بَ] (ع اِ مرکب) مانده. بقیه. برجای مانده. تتمه. آنچه برجایست. باقیمانده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
گروهی را از آن شیران جنگی
بکشت و مابقی را داد زنهار.فرخی.
والا رضی دولت و زیبا کمال دین
کز آدم اوست گوهر و سنگند مابقی.
مختاری.
دگر مابقی را ز گنج و سپاه
یله کرد و بگذشت از...
گروهی را از آن شیران جنگی
بکشت و مابقی را داد زنهار.فرخی.
والا رضی دولت و زیبا کمال دین
کز آدم اوست گوهر و سنگند مابقی.
مختاری.
دگر مابقی را ز گنج و سپاه
یله کرد و بگذشت از...