جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه لیه: (تعداد کل: 6)
لیه
[] (اِخ) (وادی...) در لغت نامه های عرب در مادهء «حصن» آمده است: حصان قلعهٌ بوادی لیه. تاج العروس هم شرحی نمی دهد و من گمان میکنم رود کوادالت(1) در اندلس باشد. والله اعلم. و رجوع به لبه شود.
(1) - Quadalete.
(1) - Quadalete.
لیه
[لی یَ] (ع اِ) چوبی که بدان بخور کنند. (منتهی الارب).
لیه
[لی یَ] (اِخ) رودباری است مر ثقیف را. || کوهی به طائف که اعلای آن ثقیف و اسفل آن نصیربن معاویه راست. (منتهی الارب). کوهی به طائف و پیغمبر اکرم هنگام مراجعت از حنین بدانجا آمد و امر داد که حصار مالک بن عوف قائد غطفان را در حضور وی...
لیه
[لَیْ یَ] (ع اِ) زن. || اتصال. خویشی. ج، لِوی. (منتهی الارب).
لیه
[لَیْهْ] (ع مص) در پرده رفتن. (منتخب اللغات). در پرده شدن. (زوزنی). پوشیده شدن. || بلند گردیدن. (منتهی الارب).