جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه لشکر: (تعداد کل: 4)

لشکر

[لَ کَ] (اِ) سپاه. سپه. جیش. جند. عسکر. (منتهی الارب). قال ابن قتیبه والعسکر، فارسی معرب. قال ابن درید و انما هو لشکر بالفارسیه و هو مجتمع الجیش. (المعرب جوالیقی ص 230). خیل. حشم. بهمه. (منتهی الارب). حثحوث. قشون. سریه. (دهار). رجل. جمیع. کتیبه. خمیس. زفر. زافره. صنتیت. ازور. فیلق....

لشکر

[لَ کَ] (اِخ) ظاهراً نام موضعی بوده است به سیستان. یا آن تصحیف بسکر است. (تاریخ سیستان ص 159).

لشکر

[لَ کَ] (اِخ) نام موضعی به جنوب تستر، بنا کردهء لشکربن طهمورث. نام جدیدتر آن عسکر مکرم است. (نزهه القلوب چ لیدن ص 112 و 215).

لشکر

[لَ کَ] (اِخ) ابن طهمورث دیوبند. بانی شهر «عسکر مکرم» که در آغاز نام «لشکر» داشته و در خوزستان واقع است. (نزهه القلوب چ لیدن ص 112).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.