جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه لازم: (تعداد کل: 2)
لازم
[زِ] (ع ص) نعت فاعلی از لزوم. واجب. (زمخشری). فی الاستعمال به معنی الواجب. (تعریفات). ناگزیر. دربایست. بایا. بایسته. ضرور. کردنی. فریضه. این کلمه با افعال آمدن، بودن، داشتن، شدن، شمردن، کردن، گردانیدن، گردیدن و گرفتن صرف شود. ج، لوازم :
پیش آی و کنون آی خردمند و سخن گوی
چون حجت...
پیش آی و کنون آی خردمند و سخن گوی
چون حجت...
لازم
[زِ] (اِخ) نام اسپ وئیل ریاحی. || نام اسپ بشربن عمروبن رُهیب. (منتهی الارب).