جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه لابد: (تعداد کل: 4)

لابد

[بُدد] (ع ق مرکب) (از: «لا» + «بُد») به معنی چاره نیست. علاج نیست. (زمخشری). لامحاله. ناچار. (حاشیهء لغت نامهء اسدی نخجوانی). لاعلاج. بی چاره. هر آینه. (حاشیهء فرهنگ اسدی نخجوانی). لاجرم. ضرورهً. بالضروره. ناگزیر :
زمانه حامل هجر است و لابد
نهد یک روز بار خویش حامل.منوچهری.
گفت چون چاره نیست لابدّ...

لابد

[بُ] (ع اِ) کلیدی که بدان ساز را کوک کنند. (فرهنگ نفیسی). مأخذ این دعوی را نیافتیم.

لابد

[بِ] (ع اِ) شیر بیشه. اسد. (منتهی الارب).

لابد

[بِ[(ع ص) مالٌ لابد؛ مال بسیار. (منتهی الارب).
با مهر شما، راه هموارتر می‌شود

 

اگر قافیه‌ها بر دل‌ات نشسته‌اند و نغمۀ این ابزار، لبخند به لبت نشانده... بدان که این تلاش، بی‌هیچ چشم‌داشتی رقم خورده؛ اما نسیم حمایت تو، ادامۀ راه را برای ما هموارتر خواهد کرد.

حمایت از ما

قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از کافه‌بازار یا مایکت از این پروژه ادبی حمایت کنید.

خرید از بازار خرید از مایکت

ربات تلگرامی قافیه‌یاب

ربات قافیه‌یاب هم‌صدا، ابزاری کاربردی، رایگان و سریع در زمینه ادبیات فارسی برای جستجوی قافیه در تلگرام.

مشاهده ربات

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.