جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه لا: (تعداد کل: 4)
لا
(ع حرف) نه. نی. بی. نا: لاعلاج، ناگزیر. لابد، ناچار. مقابل نعم :
از کرم و نعمت و آلای او
کس نشنیده ست ز لب لای او.منوچهری.
گفت لا و لا کرامه. (تاریخ بیهقی ص369).
مادر فرقان چه دانی تو که هفت آیت چراست
یا شهادت را چرا همراه کردستند لا.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص24).
لاشک...
از کرم و نعمت و آلای او
کس نشنیده ست ز لب لای او.منوچهری.
گفت لا و لا کرامه. (تاریخ بیهقی ص369).
مادر فرقان چه دانی تو که هفت آیت چراست
یا شهادت را چرا همراه کردستند لا.
ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص24).
لاشک...
لا
(فرانسوی، اِ) نام حرف ششم از حروف هفتگانهء نت موسیقی.
لا
(اِ) تا. تاه. تو. توی. تَه. ثناء :
کرا تیغ قهر اجل در قفاست
برهنه ست اگر جوشنش چندلاست.سعدی.
سلطان محمود در زمستانی سخت به طلحک گفت با این جامهء یک لا در این سرما چه میکنی؟ (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلن ص165).
مرغ بریان پیچ در نان تنک
کآن بدن در جامهء یک...
کرا تیغ قهر اجل در قفاست
برهنه ست اگر جوشنش چندلاست.سعدی.
سلطان محمود در زمستانی سخت به طلحک گفت با این جامهء یک لا در این سرما چه میکنی؟ (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلن ص165).
مرغ بریان پیچ در نان تنک
کآن بدن در جامهء یک...
لا
(فعل امر) مخفف لای، امر از لاییدن. || (نف مرخم) مخفف لاینده. هرزه لا، هرزه گو، پرگو. (برهان).