جستجوی واژه در لغت‌نامه دهخدا

جستجوی معنی واژه قورت: (تعداد کل: 3)

قورت

[قُ] (ترکی، اِ) جرعه. (سنگلاخ). غورت. جرعهء نوشیدنی.
- قورت دادن؛ فروبردن لقمه یا جرعه از گلو و با لفظ دادن استعمال میشود و با لفظ انداختن بمعنی لاف زدن است. (فرهنگ نظام).
- قورت مال؛ لاف زن. (فرهنگ نظام).
-امثال: دو قورت و نیم بالا دارد یا باقی دارد یا دو قورت...

قورت

(ترکی، اِ) با اشباع بمعنی کرم که آن را به عربی دود گویند. (سنگلاخ). || گرگ. ذئب. (سنگلاخ).

قورت

[] (اِخ) تیره ای از ایل اینانلو [ از ایلات خمسهء فارس ] . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 86).
قافیه‌یاب برای اندروید

با خرید نسخه اندرویدی قافیه‌یاب از فروشگاه‌های زیر از این پروژه حمایت کنید:

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

 قافیه‌یاب اندرویدی هم‌صدا

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید
نرم‌افزار فرهنگ عروضی

فرهنگ عروضی هم‌صدا برای اندروید

فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.

گنجور

گنجور مجموعه‌ای ارزشمند از سروده‌ها و سخن‌رانی‌های شاعران پارسی‌گوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وب‌سایت گنجور اینجا کلیک کنید.

دریای سخن

نرم‌افزار دریای سخن کتابخانه‌ای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم می‌داریم.