جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه قرقی: (تعداد کل: 4)
قرقی
[] (اِ) نوعی از کلاه که در سوالف زمان مخصوص پادشاهان بوده، و در این زمان از ملبوسات عوام است. (بهار عجم) (آنندراج).
قرقی
[قِ] (ترکی، اِ) پرنده ای است شکاری. قِرغوی. باز. بازی.
قرقی
[قُ] (اِخ) دهی از دهستان شاندیز بخش طرقبهء شهرستان مشهد در 20 هزارگزی شمال خاوری طرقبه. موقع جغرافیایی آن دامنه و معتدل است. سکنهء آن 410 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات، بنشن، تریاک و شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی است. راه اتومبیل رو...